رهامرهام، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

unforgettable moments

نمايشگاه عكاسي رهام !

سلام عشق من ... چند روز پيش كه برف اومده بود و ما يك هفته خونه ماني ني  مونده بوديم تو از همه عكس گرفتي خيلي دوست داري عكاسي رو ! اين هم چند تا از عكسهايي كه گرفتي : ماني ني در حال تماشاي تلويزيون باباجوني كنار بخاري خودم كنار بخاري   فرنوش درحال كار   گلنوش در حال تفكر   ...
21 بهمن 1392

عكسهاي برفي

سلام عشق من امروز صبح توي خواب و بيداري بهم گفتي مامان ميخواي بري ؟ گفتم آره ... بعدش خوابيدي ... دوباره گفتي : مامان نرو . من ميترسم ! ... منم گفتم باشه . تااينكه ديگه خوابت سنگين شد و من اومدم سر كار ... اين هم عكسهاي برفي امسال :     ...
17 بهمن 1392

برف

سلام عشق من از ديروز بالاخره رشت هم برف اومد . بيشتر از اينكه تو ذوق داشته باشي من ذوق ميكردم و مثل بچه ها هي پنجره رو نگاه ميكردم كه بند اومده يا نه ؟!! صبح كه از خواب بلند شدي ( ساعت 11:30 ) بهت گفتم ميدوني چي اومده ؟ تو فكر كردي كسي اومده . با تعجب گفتي چي ؟‌ گفتم برف ! با يه لبخند كه انگار حرف من رو باور نكرده بودي رفتي پشت پنجره و بعدش تند پريدي تو رخت خواب پيش من ... آخ الان هم داره تند ميباره . من سر كار هستم . اي كاش الان پيش تو بودم و بغلت ميكردم ... دلم برات تنگ شد ... ...
12 بهمن 1392

جنگل سراوان

سلام عشق من  ديروز با امير رفتيم سراوان . به قول تو جنگل ... اميدوارم بهت خوش گذشته باشه ...  ...
5 بهمن 1392

نگرانم ...

سلام عشق من  چند وقت بود كه سينه چپم درد ميكرد . رفتم دكتر و ماموگرافي و ... دكتر گفت چيزي نيست .  بعد از اون روي انگشت دستم يه غده كوچيك زد . دكتر نرفتم . امروز بالاي گوش چپم هم يه غده زده !  نميدونم چيه ؟ حتما نوعي سرطان هست . ميترسم ... فقط براي تو ...  چند شب پيش بهم ميگفتي مامان نمير . اگه تو بميري كي منو دوست داشته باشه ؟ كي منوبغل كنه ؟  كي با من بازي كنه ؟ كي برام اسباب بازي بخره ؟ ....   ...
5 بهمن 1392
1